"سالها بود که نام ايلام، با انبوهي از جنگلهاي سرسبز زاگرس عجين شده بود؛ نگيني سبز در غرب کشور که زيبايياش زبانزد خاص و عام بود. گردشگران بيشماري، از گوشه و کنار ايران و جهان، مقصد خود را به خاطر همين سرسبزي و طراوت بينظير، به سوي ايلام کج ميکردند. زاگرس، تنها يک رشتهکوه نبود؛ ريههايي بود که نفس حيات را به اين ديار هديه ميکرد.اما متأسفانه، چند سالي است که حال دل اين ريههاي سبز، ناخوش است. بيتوجهيها، چه ازسوي عدهاي از مردم و چه در بخش مسئولين، زخمهايي عميق بر پيکر اين سرمايههاي خدادادي عظيم زده است. داستان تکراري و دردناک آتشسوزيها، به فصلي ثابت در تقويم ايلام تبديل شده است. هر از گاهي، شعلههاي بيرحم آتش، جان اين جنگلهاي کهنسال را نشانه ميرود و بخشهاي عظيمي از اين گنجينه طبيعي را به خاکستر بدل ميکند.دلايل اين فجايع، متعدد است؛ از عوامل انساني و سهلانگاريها گرفته تا افزايش دما، وزش بادهاي گرم و پوشش گياهي خشک که به سوخت اين آتشها دامن ميزند. آنچه دردناکتر است، اين که نه تنها اقدامات پيشگيرانه کافي براي جلوگيري از اين آتشسوزيهاي پي در پي به چشم نميخورد، بلکه امکانات لازم براي مهار سريع و مؤثر آتش نيز به شدت ناکافي است. صعبالعبور بودن برخي مناطق و وزش باد نيز، کار نيروهاي مردمي و امدادي را براي مقابله با شعلهها دشوارتر ميسازد.جنگلهاي زاگرس در ايلام، تنها يک منطقه جغرافيايي نيستند؛ ميراثي گرانبها براي نسلهاي آينده، زيستگاهي براي تنوع زيستي بينظير و سرمايهاي براي اقتصاد و گردشگري منطقه محسوب ميشوند. حفاظت از اين سرمايه عظيم، مسئوليتي همگاني است که بر دوش هر يک از ما، از شهروند عادي تا عاليترين مقامات، سنگيني ميکند. وقت آن رسيده که فرياد خاموش زاگرس را بشنويم و با عزمي جدي و اقدامي عملي، نگذاريم ريههاي ايلام، بيش از اين بسوزد."
خزلي-خبرنگار روزنامه جمهوري اسلامي در ايلام