موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13269
قرار نيست جلوي اين دشمن نامرد گرفته شود؟غلامرضا بني اسديديگر براي ما فرقي نمي‌کند. اين را يکي از همک

قرار نيست جلوي اين دشمن نامرد گرفته شود؟غلامرضا بني اسديديگر براي ما فرقي نمي‌کند. اين را يکي از همکاران گفت در جواب همکار ديگري که اين خبر را خواند: سکه به 164 ميليون تومان رسيد. دلار هم از 142 هزارتومان گذشت. اين حرفش را هم توضيح داد به همان ضرب المثل معروف که "آب که از سر گذشت، چه يک ني، چه صد ني". حالا کار دارد از صد ني هم مي‌گذرد.يادم هست تير 1399 بود و سال آخر رياست جمهوري آقاي روحاني که توئيت زد به اين شرح: "حواستان هست سکه شد 11 ميليون تومان! با سقوط آزاد ارزش پول ملي شاهد يک سقوطِ آزادِ ديگر هم هستيم؛ سقوط آزادِ طبقه متوسط به وادي هولناک فقر. همان که با کفر هم شانه است. کسي به فکر آخرت مردم هست در اين دنيا؟" عکسِ همين توئيت را 2 بهمن 1401 در سال دوم رياست جمهوري آقاي رئيسي در اينستا بارگذاري کردم با اين زيرنويس که: "....اما حالا نمي‌دانم چه بايد نوشت و گفت که در سر و صداي "قطار پيشرفت" به گوش کسي برسد. سکه از مرز 25 ميليون تومان گذشت. دلار هم 45 هزارتومان را پشت سر گذاشت.... يک مقدار سرعت قطار را کم کنيد لطفا!" حالا در هفتمين روز دي 1404 چه مي‌توانم گفت به آقاي پزشکيان در دومين سالِ رياستش که نمي‌دانم در همين فاصله تحرير يادداشت قيمت سکه و دلار چه خواهد شد؟ تا به دست شما برسد اين مطلب که خدا بخير کند! مسئولان محترم نبايد کاري بکنند؟ فقط بحث اقتصادي نيست که فرهنگ و اخلاق جامعه هم بالتبع شديدا آسيب مي‌بيند. همين چند روز پيش بود که بنده خدايي مي‌گفت فردي براي رهن خانه‌اش از مادر خانمش چند سکه قرض گرفته بود اماحالا مبلغ رهن سال پيش را که گرفته بود يک چندم آن سکه‌ها بود. مرد بر سر خود مي‌زد و دست به آسمان داشت که خدايا مرگم را برسان! مرد ديگري هم که به دلار قرض گرفته بود چنين شرح درد مي‌کرد که با آن معامله‌اي انجام دادم. الان آن را فروختم تا دلارها را برگردانم. همه حقوق سالم را هم روي آن گذاشتم باز بدهکار شدم! واقعا چه بايد گفت به مسئولان محترم اقتصادي؟عده‌اي اين وضعيت را کار دشمن مي‌دانند اما پذيرش اين ادعا ما را به پذيرش ادعاي ديگر هم مجبور مي‌کند و آن اين که گويا همه امور به دست دشمن است که چنين دشمن کيشانه مي‌تازد. آيا قرار نيست جلوي اين دشمن نامرد گرفته شود؟ داريم در مرداب غرق مي‌شويم. کسي دست ما را نمي‌گيرد؟!