بسمالله الرحمن الرحيم
در حالي که با گذشت بيش از 4 سال از سلطه گروه سلفي طالبان بر افغانستان اين گروه نتوانسته موافقت دولتها را براي به رسميت شناخته شدن حکومت خودخوانده جلب کند و دولت جمهوري اسلامي ايران نيز اين حکومت غيرمردمي و نامشروع را به رسميت نشناخته، چندين نهاد دانشگاهي و حوزوي با استقبال از فردي که به عنوان سرپرست وزارت تحصيلات عالي طالبان به ايران سفر کرد، به تفکر متحجرانه و قرون وسطائي اين گروه رسميت دادند!
سفر ندا محمد نديم که به او عنوان «وزير تحصيلات عالي حکومت طالبان» داده شده، به ايران و ديدارش با وزير علوم جمهوري اسلامي ايران، مسئولين دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاههاي قم، حوزه علميه و جامعةالمصطفي، اقدامي خارج از چارچوبهاي معمول در روابط بينالملل به ويژه در بخش علمي بود. وزير علوم در ديدار با ندا محمد نديم به نوعي تلاش کرد ناخشنودي خود از رفتار طالبان با زنان و دختران به ويژه در زمينه تحصيلات را به او منتقل کند. دکتر سيمائي صراف به ندا محمد نديم گفت ممنوعيت تحصيل زنان و دختران، خلاف اسلام است و اينکه ميگوئيد آموزش زنان باعث اعتراض علماي ديني و هواداران آنها و بروز آشوب ميشود نشان ميدهد از اين نکته که ممکن است اين ممنوعيت باعث اعتراض مردم و به ستوه آمدن آنها شود، غافل هستيد.
اين تذکر معترضانه وزير علوم کشورمان به سرپرست وزارت تحصيلات عالي حکومت خودخوانده طالبان، قابل تحسين است ولي اصل پذيرش او در سطح يک مقام رسمي علمي از حکومتي که مشروعيت ندارد قابل قبول نيست. اين نوع تعامل فقط با مقامات دولتهائي قابل پذيرش است که اولاً داراي مقبوليت مردمي باشند، ثانياً از مشروعيت بينالمللي برخوردار باشند و ثالثاً توسط دولت ميزبان به رسميت شناخته شده باشند. حکومت خودخوانده طالبان فاقد اين هر سه امتياز است و به همين دليل اصل پذيرش اين فرد به عنوان سرپرست وزارت تحصيلات عالي حکومت طالبان، خارج از چارچوبهاي معمول است. همين روش غيرعادي و خلاف عرف بينالملل را آقاي عراقچي وزير امور خارجه کشورمان نيز بکار برد و برخلاف تأکيدات مکرر صاحبنظران به کابل سفر کرد و البته همگان ديدند که آن سفر هيچ دستاوردي نداشت غير از اينکه حکومت خودخوانده و نامشروع طالبان توانست از آن به نفع خود بهرهبرداري تبليغاتي کند.
از اقدام وزرا بدتر، ميزباني مراکز حوزوي از سرپرست وزارت تحصيلات عالي حکومت خودخوانده طالبان بود که طبق گزارش خبرگزاريهاي وابسته به طالبان، مسئولان دانشگاهها و مراکز علمي حوزه علميه قم از جمله جامعةالمصطفي آمادگي خود را براي گسترش همکاريهاي علمي، آموزشي و تحقيقاتي با افغانستان اعلام کردند. مسئولان اين مراکز حوزوي معلوم نيست براي همکاري با يک گروه سلفي متحجر که با تحصيل دختران و زنان مخالف است، علم را در افکار سلفيگري محدود ميداند، تمام شاخصهاي علمي اعم از اسلامي و علم روز ر ا مردود تلقي ميکند، با آموزش و تحقيق براساس استانداردهاي روز جهاني مخالف است و حقوق مردم را در هيچ زمينهاي به رسميت نميشناسد، چه معياري را در نظر دارند که براي آن اعلام آمادگي ميکنند؟ علاوه بر اينها، طالبان در اوج نژادپرستي، قوميتگرائي، قانونستيزي، دشمني با آگاهيبخشي به مردم، مقابله شديد با علوم روز و حتي باطل دانستن تعاليم مذاهب مختلف اسلامي و جمود بر افکار سلفيگري قرار دارند و اينها، عواملي هستند که اين گروه را در حصار تنگ خود برتربيني قرار داده و هيچ زمينهاي براي تبادل علمي و فکري با ديگران برايش باقي نگذاشته است. اين تصور که اين گروه تغيير کند نيز چيزي جز يک خيال باطل نيست.
اينها واقعيتهائي نيستند که بر مسئولين حوزههاي علميه و نهادهاي علمي ديني و دانشگاهي ما مخفي باشند. اينکه با اينحال آنها حاضر ميشوند به استقبال سرپرست وزارت علوم حکومت خودخوانده گروه متحجر طالبان بروند و براي همکاري علمي، آموزشي و تحقيقاتي! با اين گروه اعلام آمادگي کنند از عجايب روزگار است. ميدانيم که در کشور ما يک جريان خودمحور تلاش ميکند طالبان را تطهير کند و دستگاههاي مختلف را با قوه قهريه با خود همراه ميکند. متأسفانه دستگاهها هم ناخواسته تسليم و مقهور اين جريان ميشوند و تأسف بالاتر اينست که نهادهاي علمي و حوزوي هم قرار است دستوري عمل کنند!