موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13252
بزرگ‌مردي از ديار شمال ايران و از جنس ايثار و شجاعت

 

شهيد خلبان احمد کشوري

 

15 آذرماه مصادف است با شهادت بزرگ مرد دفاع مقدس ارتش جمهوري اسلامي ايران، شهيدسرتيپ خلبان احمد کشوري. او يکي از درخشان‌ترين چهره‌هاي هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران و از اسطوره‌هاي دفاع مقدس است. در تيرماه 1332 در فيروزکوه متولد شد. دوران تحصيلش را به عنوان شاگردي ممتاز به پايان رساند. در حين تحصيل، علاقه زيادي به رشته‌هاي ورزشي و هنري داشت. در فعاليت‌هاي مذهبي نيز حضور چشمگير داشت و با صداي پرسوز خود به مجالس و مراسم مذهبي شور خاصي مي‌بخشيد. پشتکار، انضباط و علاقه عميق او به پرواز موجب شد که پس از پايان دبيرستان در سال 1351 وارد مرکز آموزش هوانيروز شود، جايي که به سرعت استعدادش در مهارت‌هاي پروازي و قدرت تحليل عملياتي نمايان شد. او دوره‌هاي آموزشي خلباني بالگرد تهاجمي «كبرا» و «جت رنجر» را با موفقيت به پايان رساند و وارد خدمت شد. او مهارت زيادي در تيراندازي هوا به زمين، کنترل بالگرد در شرايط بحراني وتصميم‌گيري‌هاي سريع داشت و در کمتر از چند سال به يکي از بهترين خلبانان هوانيروز تبديل شد. احمد شخصيت محجوبي داشت و هم‌رزمانش او را آدمي اخلاقي، مؤمن، دقيق و متواضع توصيف مي‌کردند. عبادات او نيز ديدني بود. او شب‌ها با صداي زيبايش قرآن مي‌خواند و پيوندش را با پروردگار مستحكم‌تر مي‌كرد.كشوري به مطالعه و ارتقاء دانش و علم علاقه زيادي داشت. فردي بصير و آگاه به شرايط زمانه بود. وي چندين بار به علت فعاليت‌هاي مذهبي و اعتقادي در دوران رژيم پهلوي،كارش به بازجويي رسيد و مورد تهديدهاي مختلف قرار گرفت. احمد پس از پايان دوره آموزش خلباني به پايگاه هوانيروز کرمانشاه منتقل گرديد در اوايل اشتغال به كارش در کرمانشاه، شروع به تحقيق در مورد شهر نمود تا تمام ظرفيت‌ها و امکانات شهر را بشناسد. وقتي غائله و ناآرامي‌هاي كردستان شروع شد، كشوري از اولين خلباناني بود که به کردستان اعزام شد.

شهيد ولي اله فلاحي(رئيس ستاد مشترک وقت ارتش) درباره او مي‌گويد:« من شبي براي انجام مأموريت سختي در کردستان داوطلب خواستم و هنوز سخنانم تمام نشده بود که جواني از صف بيرون آمد. ديدم کشوري است. او از همان آغاز چنان از خود کياست، لياقت و شجاعت نشان داد که وصف ناکردني است. يک بار به شدت زخمي شد اما هليکوپترش را به مقصد رساند.»

شهيد کشوري در ماموريت‌هاي متعددي براي حفظ حراست از مرزها و مقابله جدايي‌طلبان شرکت و مجروح هم شد. با شروع تجاوز سراسري عراق در شهريور 1359 هوانيروز در همه جبهه‌ها نقش حياتي داشت و کشوري جزو اولين خلباني بود که به ماموريت‌هاي عملياتي اعزام گرديد. او ساعت‌هاي طولاني و پي در پي بدون استراحت پرواز مي‌کرد و ستون‌هاي زرهي، تانک‌ها و نفربرهاي زرهي دشمن را نابود مي‌کرد. کشوري بارها در ارتفاع کم پرواز و از نيروهاي نامنظم دکتر چمران پشتيباني آتش نمود. به نحوي که شهيد دکتر چمران بعدها او را تکيه گاه رزمندگان در غرب معرفي کرد. او در عمليات آزادسازي سوسنگرد نيز با پروازهاي کم نظيرش نيروهاي دشمن را زمين‌گير کرد و از نيروهاي زميني خودي پشتيباني مؤثر نمود. همچنين ثمره تلاش‌هاي شبانه‌روزي او در زمينه آموزش و هدايت ساير خلبان‌ها را مي‌توان در پرورش شيرمرداني چون شهيد سهيليان و شهيد شيرودي دانست.

شهيد شيرودي که خود يکي از نامدارترين خلبان‌هاي هوانيروز بود درباره شهيد کشوري گفته است:« احمد، استاد من بود. زماني که صدام آمريکايي به ايران يورش آورد، احمد در انتظار آخرين عمل جراحي براي بيرون آوردن ترکش از سينه‌اش بود. اما روز بعد از شنيدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند بماند و پس از اتمام جراحي برود. اما او جواب داده بود:وقتي که اسلام در خطر است، من اين سينه را نمي‌خواهم.»

در اوايل دفاع مقدس منطقه عملياتي غرب کشور را به گورستاني از تانک‌ها و نفرات دشمن بعثي تبديل کرده بود. بدون وقفه و با تمام قدرت مي‌کوشيد و پروازهاي سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بيشتر انجام مي‌داد. حماسه‌هايي که در شکار تانک‌ها آفريده بود، فراموش نشدني هستند.

شب‌ها دير وقت مي‌خوابيد و صبح‌ها خيلي زود بيدار مي‌شد و نيمه‌شب‌ها، نماز شب مي‌خواند. او چنان مبارزه با دشمن را با زندگي عجين كرده بود كه ديگر هيچ چيز و هيچ كس برايش كوچكترين مانعي نبود. حتي مريم سه ساله و علي سه ماهه‌اش، هر بار كه صحبت از فرزندانش و علاقه او به آنها مي‌شد، مي‌گفت: «آنها را به قدري دوست دارم كه جاي خدا را در دلم نگيرند.»

شهيد كشوري همواره براي وحدت هر چه بيشتر بين ارتش و سپاه پاسداران نيز مي‌كوشيد؛ چنانكه هماهنگي و حفظ وحدت نيروها در غرب كشور را مرهون او مي‌دانند. شهيد کشوري بالاخره در روز 15 آذر ماه 1359 نيايش‌هاي شبانه‌اش به درگاه احديت مورد قبول واقع گرديد و درحالي كه از يك مأموريت بسيار مهم، در منطقه سومار و در ادامه عمليات آفندي عاشورا پيروزمندانه باز مي‌گشت، در ايلام(منطقه ميمک-دره بينا) مورد حمله دو هواپيماي ميگ دشمن بعثي قرار گرفت و درحالي كه بالگردش در اثر اصابت راكت‌ها به شدت در آتش مي‌سوخت، آن را تا مواضع خودي رساند و آن گاه در خاك وطن سقوط كرد و شربت شيرين شهادت را نوشيد. چندي بعد و در دوم آذر1361محمد کشوري برادر کوچکتر او که بسيجي بود در جبهه قصر شيرين به شهادت رسيد. در فرازي از وصيت نامه شهيد خلبان کشوري آمده است:«خدايا شيطان را از ما دور كن، پايان زندگي هر كسي به مرگ اوست جز مرد حق كه مرگش آغاز دفتر اوست. راه شهيدان را ادامه دهيد و فراموش نكنيد كه شهيدان نظاره‌گر كارهاي شمايند ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم. موجيم كه آسودگي ما عدم ماست»

مزار شهيد خلبان احمد کشوري در قطعه 24 بهشت زهراي تهران مي‌باشد. روح شاد و يادش گرامي باشد.

  ارتش جمهوري اسلامي ايران

سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس آجا

تهيه و تنظيم: پيشکسوت دفاع مقدس مير حسين ميري ميانجي

               

*شهيد ولي اله فلاحي (رئيس ستاد مشترک وقت ارتش) درباره احمد کشوري مي‌گويد:« من شبي براي انجام مأموريت سختي در کردستان داوطلب خواستم و هنوز سخنانم تمام نشده بود که جواني از صف بيرون آمد. ديدم کشوري است. او از همان آغاز چنان از خود کياست، لياقت و شجاعت نشان داد که وصف ناکردني است. يک بار به شدت زخمي شد اما هليکوپترش را به مقصد رساند»