يک انديشکده اروپايي: چگونه بايد ناتو را از رهبري آمريکا خارج کرد؟انديشکده «شوراي روابط خارجي اروپا» با اشاره به طرح عقبنشيني تدريجي آمريکا از امنيت اروپا تحت دولت کنوني واشنگتن نوشت: مرکز ثقل سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) درحال دگرگوني است و براي آنکه اين ائتلاف معتبر و متحد باقي بماند، اروپاييها نهتنها بايد هزينه بيشتري کنند، بلکه بايد رهبري را نيز بياموزند.در اين گزارش آمده است: در تابستان امسال رهبران اروپايي از يک اجلاس به اجلاس ديگر ميشتافتند و در ميان آنها نيز جلسات غيررسمي متعددي برگزار ميکردند. شايد همانجا بود که به ذهن شان خطور کرد که اقدامات شان تا سال 2029 (1408ش)، سالگرد 80 سالگي ناتو ممکن است تعيينکند که آيا اين ائتلاف دهه 2030 را سپري خواهد کرد يا نه.در آخرين حضور «پيت هگست» وزير جنگ امريکا در مقر ناتو در اواسط اکتبر، او دو نکته را درباره آنچه مانع تهديد روسيه ميشود، مطرح کرد. وي گفت: «اول، يک ناتوي مرگبار، توانمند و تحت رهبري اروپاييها. دوم، ارتش اوکراين داراي توان رزمي معتبر.» درحاليکه موضع دولت آمريکا درباره اوکراين همچنان در نوسان است و پس از آخرين تماس تلفني ميان دونالد ترامپ رئيس جمهوري امريکا و ولاديمير پوتين همتاي روس وي، بار ديگر تغيير کرده است، رئيسجمهوري اين کشور با ثباتي چشمگير در تلاش است بار رهبري ناتو را از دوش آمريکا بردارد.در ماه ژوئن، در اجلاس ناتو در لاهه، اروپاييها چماق پنج درصد توليد ناخالص داخلي ترامپ را برداشتند و آن را به طرح جديد سرمايهگذاري دفاعي خود براي سال 2035 (1414ش) تبديل کردند. آنها توافق کردند که 3.5 درصد از توليد ناخالص داخلي خود را صرف هزينههاي دفاعي اصلي و 1.5 درصد ديگر را صرف زيرساختها و فعاليتهاي مرتبط با دفاع کنند. برخي شايد به تغييرات خوشخيم در محيط امنيتي تا آن زمان اميد بسته باشند، مثلاً اينکه روسيه ناگهان از تمايل به تغيير مرزها دست بردارد يا اينکه اهداف توانمنديها بهروزرساني شوند تا بازدارندگي مشابهي با هزينه کمتر ايجاد شود.انتخابات رياستجمهوري آمريکا نيز براي نوامبر 2028 (1407ش) برنامهريزي شده است و در سال 2029 (1408ش)، متحدان ناتو پيشرفت خود را بررسي خواهند کرد. با اين حال، سرويسهاي اطلاعاتي اروپا هشدار ميدهند که تا آن زمان روسيه ممکن است توان انجام حملهاي نظامي به اروپا را بهدست آورده باشد؛ زيرا هماکنون نيز کارزار «منطقه خاکستري» خود را تشديد کرده است. علاوه بر اين، جمهوريخواهان آمريکا در سال 2028 (1407ش) خواهند خواست بر نتايج اوليه تلاش واشنگتن براي کاهش تعهدات دفاعي خود در اروپا و انتقال سهم بيشتري از بار دفاعي به متحدان اروپايي تکيه کنند. اگر اروپاييها چهار سال آينده را در انتظار ناپديد شدن چرخش آمريکا از اروپا و جاهطلبيهاي روسيه براي قاره بيبرنامه سپري کنند، امنيت جمعي اروپا تقريباً محکوم به شکست خواهد بود.در عوض، اروپاييها بايد از اين زمان استفاده کنند تا ناتو، ساختارها و نيروهايش را عمدتاً اروپايي کند. اگر کرملين جرئت کند در آينده حملهاي ترتيب دهد، مشارکتهاي آمريکا بايد بهعنوان شتابدهندهاي براي شکست روسيه مورد استقبال قرار گيرد، اما اروپاييها ديگر نميتوانند اجازه دهند دفاعشان به آمريکا وابسته بماند.پنتاگون در چارچوب بازنگري وضعيت نيروهاي جهاني خود، درحال بررسي استقرارهاي نظامي در سراسر جهان است. رهبران اروپايي و ناظران سياست آمريکا انتظار دارند واشنگتن ميزان نيروهاي خود را در اروپا کاهش دهد. هنوز مشخص نيست که پنتاگون کدام واحدها را قصد دارد از قاره خارج کند. به نظر ميرسد اعزامهاي چرخشي نخستين هدف آمريکا براي کاهش حضور خود در اروپا باشد؛ و احتمالاً پس از آن، نوبت به نيروهاي دائمي وعده داده شده ازسوي دولت جو بايدن رئيس جمهوري پيشين ايالات متحده ميرسد که هنوز قرار است مستقر شوند، مانند يگان آتشهاي دوربرد ارتش آمريکا که براي آلمان در سال 2026 (1405ش) برنامهريزي شده است. در هر صورت، اروپاييها بايد بر ايجاد يک آرايش نيروهاي اروپايي قابل استقرار و معتبر تمرکز کنند که هيچ شکافي در برنامهها و ابزارهاي بازدارندگي و دفاع ناتو باقي نگذارد.به گزارش اين انديشکده،اروپاييهاي عضو ناتو بايد براي انتقال تدريجي اختيارات فرماندهي از ژنرالها و درياسالاران آمريکايي به اروپاييها و کاناداييها در ستادهاي کليدي نظامي آماده شوند. يادداشتي ازسوي هگست خواستار کاهش 20 درصدي پستهاي چهارستاره در کل نيروهاي مسلح آمريکا و کاهشهاي بيشتر در پستهاي فرماندهي و ستادي بهدليل بازآرايي ساختار فرماندهي ايالات متحده شده است. از حدود 40 پست چهارستاره آمريکا، چهار مورد بهطور سنتي و به شکل مستقيم از ناتو پشتيباني ميکنند، فرمانده عالي متفقين در اروپا (SACEUR)، فرماندهان نيروهاي هوايي و زميني ناتو (AIRCOM و LANDCOM)، و فرماندهي مشترک نيروهاي متفقين در ناپل. اين مناصب تجسم پيوند بازدارندگي هستهاي و دفاعي فراآتلانتيکي هستند و نمايندگي قويترين عضو ائتلاف را بر عهده دارند. تعداد بيشتري از ژنرالها و درياسالاران آمريکايي در ردههاي پايينتر نيز در نقشهاي حياتي ديگر در ناتو خدمت ميکنند.با اين حال، به تازگي دولت ترامپ يک ژنرال سهستاره را براي خدمت همزمان بهعنوان فرمانده جديد نيروهاي هوايي آمريکا در اروپا و فرمانده AIRCOM معرفي کرده است. احتمالاً ساير پستها نيز بهزودي شاهد تنزل مشابهي خواهند بود. اروپاييها بايد با دولت ترامپ همکاري کنند تا اين اقدام بهينهسازي و کاهش هزينه را تسهيل کنند. آنها بايد اروپاييسازي ساختار فرماندهي ناتو را پيشنهاد دهند، بهگونهاي که افسران چهارستاره اروپايي فرماندهيهاي هوايي، زميني و دريايي ناتو را بر عهده گيرند و ژنرالهاي سهستاره آمريکايي بهعنوان معاونان آنها براي تضمين تداوم هماهنگي عمل کنند.تغيير ساير پستها نيز بايد تا سال 2029 (1408ش) ادامه يابد از جمله، سمت فرمانده عالي متفقين (SACEUR). افسران غيرآمريکايي درحال حاضر در سطوح بالاي ناتو تجربه رهبري کمي دارند، اما ناتويي تحت رهبري اروپا مستلزم آن است که اين تجربه را بههرطريق ممکن کسب کنند.به گزارش اين انديشکده،گفتوگوها درباره سازگاري دفاعي به شکل معمول به جديدترين فناوريهايي که نويد تحولات انقلابي در ميدان نبرد ميدهند، متمرکز ميشوند. اما بدون وجود شفافيت درباره چگونگي سازماندهي و يکپارچهسازي قابليتها و نيروهاي متحد، هر تلاشي براي بهکارگيري فناوريهاي نو يا نوآوريهاي دکترينال (اتاق فکر) به هرجومرج خواهد انجاميد. بهجاي کاشتن بذر ترديد، سردرگمي و بينظمي در درون ائتلاف، ناتويي آرامتر با حضور کمتر آمريکا و تحت رهبري اروپا بايد توانمند و آماده شکست و فروپاشي توان جنگافروزي کرملين باشد.