فصل ديپلماسي
بسمالله الرحمن الرحيم
تفاوت نگاهها به تفاهمنامهاي که سيد عباس عراقچي وزير خارجه ايران با رافائل گروسي مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در قاهره امضاء کرد، به مبحث مهمي تبديل شده که ناظران سياسي در سطح بينالمللي و داخلي به آن پرداختهاند. عراقچي گفته است تا مکانيزم ماشه کنار گذاشته نشود، بازرسان آژانس نميتوانند در ايران فعاليت کنند و فعاليت آنها فقط در چارچوب مصوبه مجلس شوراي اسلامي و در محدودهاي که شوراي عالي امنيت ملي ايران مجاز بداند صورت خواهد گرفت. در نقطه مقابل، رافائل گروسي گفته آژانس به تمام تأسيسات هستهاي ايران در هر زمان که بخواهد دسترسي خواهد داشت. از طرف ديگر، سه کشور اروپائي آلمان، فرانسه و انگليس که دست به ماشه هستند با انتشار بيانيهاي اعلام کردهاند سندي که در قاهره امضاء شده تا زماني که ايران همکاري خود با آژانس را کامل نکند و با آمريکا به تفاهم نرسد، مشکلي را حل نخواهد کرد و مکانيزم ماشه کنار گذاشته نخواهد شد.در حاشيه مباحثي که ناظران سياسي داخلي و خارجي درباره سند قاهره و اظهارنظرهاي سهجانبه (وزير خارجه ايران، مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي و سه کشور اروپائي) به راه انداختهاند، چند نکته قابل تأمل هستند.1- ايران، فرصتهاي زيادي را که ميتوانست با ديپلماسي فعال بسياري از مشکلات را حل کند از دست داده است. بنابراين، در شرايطي که فرصت چنداني در اختيار ندارد به حداقلها اکتفا ميکند. اين وضعيت هرچند مطلوب نيست ولي قابل درک است. به همين دليل در حال حاضر همه بايد به مسئولين ديپلماسي براي عبور از مرحله کنوني کمک کنند. آنها خودشان هم ميدانند دستاوردهاي کنونيشان بسيار کمتر از حقي است که ايران بايد از آن برخوردار باشد ولي براي اينکه بتوان به تدريج از شرايط ناخواسته کنوني عبور کرد به حداقلها اکتفا ميکنند و رضايت ميدهند.2- اينکه باني وضعيت موجود چه کسي است، سؤال مهمي است که در زمان مقتضي بايد به آن پاسخ داده شود و با مقصران رفتاري که منافع ملي ايجاب ميکند به عمل آيد. شرايط کنوني ايجاب ميکند تمام فکرها متوجه راهحلهائي باشند که ميتوانند عبور از گردنه سخت و صعبالعبور پيش رو را ميسر کنند. اين، حکم عقل است که به فعالان جناحها فرمان ميدهد از منازعه در شرايطي که دشمن دام خود را پهن کرده بپرهيزند و همگي زير چتر وحدت درصدد گشودن معبري امن براي عبور از اين مرحله باشند. اکنون قطعاً فصل ديپلماسي است.3- تکليف اين مسأله هم بايد به صورت قطعي روشن شود که جنگطلبان بايد براي کشور تصميم بگيرند يا کساني که با جنگ مخالفند ولي ميگويند اگر جنگي به ما تحميل شد در برابر متجاوزان خواهيم ايستاد و از کشور و نظام دفاع خواهيم کرد. واقعيت اينست که جلوگيري از جنگ بزرگترين هنر و مؤثرترين خدمت به کشور و مردم است. خود مردم هم اگر ببينند مسئولين تلاش ميکنند کشور وارد جنگ نشود ولي دشمن مرتکب تجاوز ميشود، با تمام توان در برابر او ميايستند و با مسئولين براي دفع شر متجاوز همکاري ميکنند. بنابراين، به نفع کشور است که بلندگو از جنگطلبان گرفته شود و آحاد مردم و تمام جناحهاي سياسي، آمادگي براي دفاع را همسرائي کنند.4- درست است که رژيم صهيونيستي سرمست از موفقيتهايش در جنايت عليه مردم غزه، لبنان و سوريه است و نتانياهو افسار پاره کرده، ولي همين طغيان باعث شده افکار عمومي جهان به ويژه در جهان اسلام بشدت عليه اين رژيم برانگيخته شده و اکنون زمينه براي تنبيه سران آن کاملاً فراهم است. اشتباه بزرگ نتانياهو که با حمله به قطر مرتکب شد، بشدت جبهه مخالف رژيم صهيونيستي را تقويت کرده است. چنين وضعيتي را بايد دستاورد مهمي براي جبهه جهاني ضدصهيونيستي دانست و با خردورزي از آن براي برخورد قاطع با اين غده سرطاني استفاده کرد.