بسمالله الرحمن الرحیم
طبیعی است که حواس مسئولان کشورمان در این روزهای پرتلاطم فلسطین به مسائل غزه باشد ولی این موضوع نباید آنها را نسبت به سایر مسائل مهم که توجه به آنها و تدبیر کردنشان لازم است غافل کند.
مساله مهاجران غیرقانونی افغان در عین حال که در هفتههای گذشته بسیار پر سروصدا بود، بعد از واقعه غزه از کانون توجهات کنار رفت. بعضی از مسئولان در روزهای اخیر سخن از بازگرداندن مهاجران غیرقانونی افغان گفتند ولی از ابعاد این تصمیم و اینکه چه اقداماتی در این زمینه در حال انجام گرفتن است خبری ندادند. از مجلس نیز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «سازمان ملی مهاجرت» مورد تایید مجلس شورای اسلامی قرار گرفت ولی درباره جزئیات این تصمیم نیز مطلبی منتشر نشد. در حالی که افکار عمومی بشدت نیازمند اطلاعات دقیق، جزئی و بهروز شده درباره این موضوع است، متاسفانه مسئولان مربوطه اقدامی نمیکنند و همین کوتاهی است که راه را برای میداندار شدن شایعات باز میکند. لازم است مسئولان به این واقعیت توجه نمایند که در هیچ زمینهای میداندار شدن شایعات به نفع امنیت کشور نیست و تنها راه جلوگیری از این زیان، انتشار بموقع اطلاعات و آگاه سازی افکار عمومی از تلخ و شیرین حوادث و اقدامات است. این واقعیت اختصاصی به موضوع مهاجرین افغان یا بطور کلی مهاجرین و اتباع بیگانه ندارد، بلکه شامل تمام موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هر چیزی که به نوعی برای مردم جاذبه دارد، میشود. مسئولان دستگاهها نباید خود را مالک اطلاعات و اخبار بدانند و مردم را نسبت به این امور نامحرم فرض کنند یا تصور کنند اگر مردم در جریان جزئیات امور قرار بگیرند به صلاح نظام نیست. اتفاقاً آنچه به صلاح نظام نیست، بیخبری مردم است، زیرا وقتی مردم از امور اطلاع داشته باشند اولاً به شایعات اعتنا نمیکنند و ثانیاً در برابر کسانی که درصدد تحقق اهداف بیگانگان از طریق جعل اخبار و تحریف واقعیتها برمیآیند میایستند و روشنگری میکنند. بنابراین، مسئولان دستگاههای مختلف باید از یکطرف مردم را در جریان اخبار و اطلاعات قرار بدهند و از طرف دیگر تمام تلاششان این باشد که آنچه صحیح است به اطلاع مردم برسد تا اعتماد مردم به دستگاهها را تضمین کند و به آنها قدرت مقابله با شایعه پراکنان و تحریفگران را بدهد.
درباره مهاجران غیرقانونی افغان، نکات مهمی وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرند.
یک نکته اینست که هیچ ایرانی باوجدانی با اصل مهاجرت مردم سایر کشورها از جمله مردم افغانستان در چارچوبهای ضرورت و نیازشان به این اقدام، مخالف نیست. مهاجرت، امری طبیعی است که در طول تاریخ در تمام مکانها جریان داشت و اکنون نیز طبیعی است که جریان داشته باشد. درخصوص مردم افغانستان نیز بیش از نیم قرن است که ایرانیان به دلیل مشکلاتی که برای افغانستان پیش آمده از میلیونها مهاجر افغان استقبال و پذیرائی و با آنها تعامل کردهاند.
دومین نکته اینست که از تابستان 1400 که افغانستان توسط گروه ترویستی طالبان اشغال شد، تعداد مهاجرین، نوع مهاجرت و پیامدهای آن بشدت تغییر کرد. این تغییرات با تهدیدهائی برای امنیت، سلامت، اقتصاد و فرهنگ ایران همراه شد که بیتوجهی به آنها مخاطرات زیادی را برای کشور به همراه خواهد داشت. روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشهای متعدد در زمینههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و سلامت، این تهدیدها را گوشزد کرده و هشدارهای لازم را داده و میدهد. آنچه مایه نگرانی است اینست که مسئولان مربوطه در وزارتخانهها و دستگاههائی که موضوع اتباع به آنها مربوط میشود، اهتمام لازم را نسبت به مقابله با این تهدیدها ندارند و حتی در پارهای از موارد به توجیه ناموجه واقعیتهای تلخی که وجودشان قابل انکار نیست میپردازند. این، یعنی تبدیل کردن فرصت تعامل صحیح و قانونی با مهاجرین به تهدیدی که آیندهای بسیار نگران کننده را رقم خواهد زد.
و نکته سوم اینست که مسئولان کشورمان نباید توطئه آمریکا را در موضوع فلسطین و عراق و سوریه و لبنان و یمن خلاصه کنند. در مرزهای خودمان ایادی آمریکا بسیار فعالند که یک مورد آن، مرز شرقی و همسایه تطهیر شده طالبان است. پاکستان علیرغم حمایتهای اولیهاش از طالبان اکنون آن را تهدیدی بزرگ میداند ولی شما با اینکه هر روز حادثهای تلخ در نقاط مختلف کشورمان که به دست اعزامیهای طالبان رخ میدهد میبینید هنوز هم حاضر نیستید دست از تطهیرشان بردارید! هرقدر هم شما اخبار این حوادث را که حتی تا بیخ گوش تهران هم آمده کتمان کنید، دنیای ارتباطات آن را به گوش مردم میرساند. پس چه خوبست اجازه ندهید فرصتها بیش از این به تهدید تبدیل شوند.