از چاله افراط تا چاه تفریط!

صفحه خبر - تاریخ: 20-11-1400, 00:01

بسم‌الله الرحمن الرحیم
در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، هر سال مقالات، مصاحبه‌ها، خاطرات، اخبار و گزارش‌هائی درباره انقلاب، چگونگی پیروزی آن، دشمنی‌هائی که با آن شد، مقاومت‌های مردم در برابر توطئه‌ها و فشارها، ضعف‌ها و قوت‌ها، پیشرفت‌ها، خدمات و دستاوردها منتشر می‌شوند. طبعاً برای پیشگامان انقلاب، شهدا و ایثارگران و در راس همه، برای امام خمینی که رهبری انقلاب را برعهده داشت و موسس نظام جمهوری اسلامی است، در مطالبی که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر می‌شوند جایگاهی در نظر گرفته می‌شود.
نکته دیگری که آنهم طبیعی و قابل درک است، اینست که در هر زمانی هر قدر شرایط اقتصادی و امنیت و تامین آزادی‌های مشروع در جامعه خوب باشد، دوستان انقلاب بهتر و بیشتر می‌توانند به تشریح اهمیت آن بپردازند و هر وقت شرایط خوبی وجود نداشته باشد، کوتاه می‌آیند و حتی گاهی بعضی افراد از گفتن و نوشتن خودداری می‌کنند و در مقابل، عناصر مخالف یا ناراضی و یا حتی کسانی که دچار تردید و اشتباهاتی در محاسبات شده‌اند، با تحلیل‌های منفی درصدد انکار اهمیت انقلاب برمی‌آیند. آن کوتاه ‌آمدن‌ها و این منفی‌بافی‌ها در سال‌های اخیر بیشتر شده و شرایط نامناسب اقتصادی و نادیده گرفته شدن حقوق مردم در بخش‌های مربوط به آزادی بیان و قلم و انتخاب براساس آنچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی مورد تاکید و تصریح قرار گرفته، زمینه را برای دامن زدن به این وضعیت فراهم کرده است.
آنچه موجب تاسف شدید است اینست که در سال‌های اخیر به ویژه امسال، از یکطرف حملات تبلیغاتی به شخص امام خمینی برای افراد ناراضی یا کسانی که دچار تردید و اشتباه شده‌اند، به ابزاری برای خودنمائی تبدیل شده و از طرف دیگر کسانی که از آنها انتظار می‌رود از امام دفاع کنند، به دلایل مختلف سکوت اختیار کرده‌اند. صاحبان قدرت هم بقدری سرگرم تحکیم پایگاه‌ خود هستند که اصولاً یا فرصت توجه به چنین مسائلی را ندارند و یا خدشه وارد شدن به چهره امام خمینی برای آنها اهمیتی ندارد.
در همینجا لازم است بر این واقعیت تاکید شود که منظور این نیست که بگوئیم امام خمینی معصوم از خطا و اشتباه بوده و نباید نقد شود. او خود اول کسی بود که گفت من هم اشتباه کرده‌ام و کسانی را که درباره او با زبان مبالغه صحبت می‌کردند، از این کار نهی می‌کرد.
میان انتقاد و انتقام، تفاوت زیادی وجود دارد. این روزها عده‌ای با استفاده از عوارض منفی ندانم‌کاری‌های بعضی مسئولین، انتقاد را بهانه قرار داده و از امام خمینی انتقام می‌گیرند و عده‌ای نیز که در کارنامه خود سوابق تحکیم کردن قدرت جریان افراطی را دارند و حالا از کرده خود پشیمانند، با هدف پاک کردن آن سوابق منفی و بازسازی چهره مخدوش خود، به چهره موسس نظام جمهوری اسلامی چنگ می‌اندازند. امام خمینی در عین حال که عاشقان فراوانی در میان اقشار مختلف مردم ایران داشت بطوری که سخنان او را بدون چون و چرا می‌پذیرفتند، هرگز از این جاذبه برای پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد و از حق‌گوئی و تکیه کردن بر منطق عدول نکرد. او انقلاب اسلامی را با شناخت واقعیت‌های جامعه و چراغ راه قرار دادن تعالیم اسلام ناب محمدی به پیروزی رساند و مردم با دریافت حقیقت و درک منطق استوار او با انقلاب همراهی کردند و ایران را از یوغ رژیم فاسد و منحط پهلوی که دلال استعمار و مظهر استبداد بود خارج ساختند و به نظام مردمی جمهوری اسلامی رای دادند. در دوران 10 ساله رهبری امام بعد از پیروزی انقلاب، باز هم در عین حال که همگان با طیب خاطر و از عمق جان به نقطه‌نظرهای امام باور داشتند، او همواره به سخن ناصحان منصف و دلسوز و آگاه توجه می‌کرد و هرگز خود را از مشورت‌های آنان بی‌نیاز نمی‌دانست. علاوه بر اینها، چشم و گوش‌های بی‌نام و نشان و بی‌غرض و بی‌طرفی در میان مردم داشت که او را از آنچه در زیر پوست جامعه می‌گذشت با خبر می‌کردند و به همین دلیل بود که موضعگیریهایش تا آخرین لحظه عمر دقیقاً با منافع ملی و نیازهای مردم همخوانی داشت و هرگز از مصالح عامه فاصله نگرفت.
اینکه صاحبان کارنامه‌های پر از تلاش برای تحکیم جریان افراطی اکنون احساس پشیمانی می‌کنند، جای خرسندی دارد ولی این حضرات باید بدانند که راه جبران آن سوابق، چنگ انداختن به چهره امام نیست. توسل به این روش، پناه بردن از چاله افراط به چاه تفریط است.