بسمالله الرحمن الرحیم
لایحه بودجه 1401 که اکنون در انتظار بررسی نمایندگان مجلس شورای اسلامی است، ایرادهای زیادی دارد که انتظار میرود با تشریک مساعی دولت و مجلس برطرف شوند و به یک بودجه مناسب برای کشور در شرایط خاص این مقطع تبدیل شود.
حرف اصلی دولت سیزدهم برای توجیه لایحه بودجه کل کشور در سال 1401 اینست که این بودجه بتواند زمینه خنثی کردن تحریمها را فراهم نماید. برای تحقق این هدف، در لایحه بودجه 1401 حذف ارز 4200 تومانی و مالیات بر دارائی گنجانده شده که اقدامی غیرکارشناسانه و حتی بسیار خطرناک است. این قبیل اقدامات مستقیماً بر معیشت مردم اثر منفی میگذارند و سفره کوچک اقشار فقیر را کوچکتر میکنند.
نویسندگان بودجه 1401 برای توجیه حذف ارز ترجیحی، سخن از یارانهای جدید تحت عنوان کارت اعتباری به میان میآورند، تجربهای که در طول دو دهه گذشته با پرداخت انواع یارانهها عدم کارائی و حتی فسادزا بودن آن به اثبات رسیده است. به نظر میرسد گروه اقتصادی دولت سیزدهم، از تجربه تلخ پرداخت یارانه در سالهای گذشته و عوارض منفی آن از تبعیض گرفته تا تورمزائی و همینطور زیانهای مستمر اقشار ضعیف جامعه از کاهش ارزش پول ملی غفلت کردهاند. احتمال دیگر اینست که چون بودجهنویسان، خودشان از اقشار ضعیف نیستند، با مشکلات این اقشار آشنائی ندارند و بدون آنکه به عوارض منفی این قبیل تصمیمات توجه داشته باشند به سوی چنین طرحهائی کشیده میشوند.
مالیات گرفتن از دارائیها با این فرمان که در لایحه بودجه 1401 در نظر گرفته شده اگر اجرائی شود، علاوه بر اینکه نوعی بدعت در اخذ مالیات است، مشکلات زیادی برای عموم مردم به وجود خواهد آورد که چه بسا به یک انفجار اجتماعی بزرگ و غیرقابل کنترل منجر شود. مالیات را از درآمد میگیرند نه از دارائی. اگر سازوکاری وجود داشته باشد که جمعآوری دارائی با پرداخت مالیات همراه باشد، اقدامی منطقی است. این، روشی است که در جهان امروز مرسوم است و در ایران ما تاکنون به صورت ناقص اجرا شده است. اجرای صحیح و کامل این روش، میتواند درآمد مالیاتی دولت را حتی به همان میزان افزایش 61 درصدی پیشبینی شده در لایحه بودجه 1401 محقق سازد، ولی گرفتن مالیات از دارائی موجود، نه منطقی است و نه ممکن.
کارمندی را در نظر بگیرید که با زحمت زیاد در سالهای قبل از بیارزش شدن پول ملی با قناعت و به صورت اقساطی خانهای خریده و حالا در اثر سقوط پول ملی همان خانه 20 میلیارد تومان قیمتگذاری میشود و صاحبخانه با حقوق کارمندی یا بازنشستگی با قناعت، روزگار میگذراند. شما چگونه میخواهید از خانه این کارمند مالیات بگیرید؟ او این مالیات را از کجا بیاورد؟ ممیزان مالیاتی را مگر نمیشناسید که به استدلالها و آه و نالههای افرادی که واقعاً نمیتوانند چنین مالیاتهائی را پرداخت کنند اصولاً توجه نمیکنند؟ آیا میدانید چنین روشی در گرفتن مالیات، چه طغیانی را در جامعه به راه میاندازد؟
روشن است که این روشها به جای آنکه تحریمها را خنثی کنند، به خنثیسازی مردم منجر خواهند شد. دولت چرا برای شهرداریها بودجه در نظر گرفته است؟ چرا میخواهد به دستگاههای آویزان و بیخاصیت بودجه بدهد؟ این بودجهها را حذف کنید تا مجبور نشوید ارز ترجیحی را حذف کنید و یا از دارائی مردم مالیات بگیرید. نمایندگان مجلس برای تصحیح لایحه بودجه 1401 وظیفهای سنگین برعهده دارند.