تولد و خاندان
آیتالله یوسف صانعی در آبان سال 1316 شمسی برابر با شعبان المعظم 1356 قمری در روستای نیکآباد (شهر نیکآباد فعلی) از توابع جرقویه، واقع در 60 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان در خانوادهای روحانی و دلبسته به اهلبیت به دنیا آمد.
پدر
پدرش حجتالاسلام آقا شیخ محمد علی صانعی، روحانی وارسته و سادهزیست و خدمتگزار مردم بود. آیتالله صانعی در ترسیم فعالیتهای پدرش میگفت: «... پدرم در روستای ینگآباد پنجاه سال، کار آخوندی کرد. در خانهای کوچک که محل مراجعه طبقات مختلف مردم بود، در کمال سادگی و زهد با آن مردم زندگی نمود. برنامههای کاریاش وعظ و ارشاد، رفع مشکلات و گرفتاریهای مراجعین بود. از راه کشاورزی و داشتن چند دام با قناعت زندگیاش را اداره میکرد. کارهای شخصیاش را خودش انجام میداد و از کسی توقّع نداشت که کاری برای او انجام دهد. خیلی متواضع و خون گرم بود. به نیازمندان و یتیمانِ آبادی و محل عنایت داشت و در نیمههای شب زمستانی نان و مایحتاج اولیه آنان را خودش به خانههایشان میبرد. هم کدخدای محل و روستا بود و هم امام جماعت آن، هم مسئلهگوی خوبی بود و هم مسئله و احکام دان قوی و مسلّط، هم روضه میخواند و هم قرآن درس میداد. اختلافات محلی و خانوادگی بین افراد را با میانجیگری و با سرعت حل و فصل میکرد. قبالهها، مصالحه نامهها، اسناد معاملات، آب و املاک و عقد نامههای ازدواج را مینوشت و با مهر و امضای خود تایید و تصدیق مینمود که مورد قبول و اعتماد مراجع دولت و غیر آن نیز بود. پدرم علاقه شدیدی به اهلبیت داشت و ارادت ویژهای را به حضرت سید الشهداء ابراز مینمود».(1)
همچنین آیتالله صانعی مرحوم والدش را معلّم و مربّی اوّل خود میدانست و در مورد روشهای تربیتی او چنین میگفت: «... مرحوم والدم در زندگی خود به نکاتی عنایت داشت که معمولاً مردم آن روز و آن زمان، حتی در شهرها هم کمتر عنایت داشتند... با این که در روستا زندگی میکرد، اما یک نحوه روشن فکری خاص خودش را داشت... وقتی مادرمان از دنیا رفت، مرحوم والدمان تمام تلاش را میکرد که خلاء عاطفه مادری برای ما جبران شود و همین رفتارهای پدرمان سبب گردید که من هیچ کمبودی در خود احساس نکنم. همه آنها را مرحوم والدمان جبران کرده بود. نکات اجتماعی زیادی به ما میگفت که هر کدام از آنها درسهای بزرگی برای من در زندگی شد».
جدّ پدری
جدّ ایشان آیتالله حاج ملا یوسف هم از علمای پرهیزگار و وارسته زمان خود بودند. حاج ملا یوسف در فلسفه از شاگردان جهانگیرخان و در فقه از شاگردان آیتالله العظمی میرزا حبیبالله رشتی بود. آن بزرگوار به میرزای شیرازی بزرگ ـ رهبر نهضت تنباکو ـ دلبستگی فراوان داشت و از مروّجانش بود. ملا یوسف، فردی متعبد، جسور و از روحیهای بلند و مَنِشی آزاد برخوردار بود. با خوانین منطقه و کارهای نادرست آنان مخالفت میکرد و با زورگویان و قُلدران هم سر ناسازگاری داشت و گاه در مقابلشان ایستادگی، مبارزه و مقاومت مینمود. از یادگارهای او در منطقه جرقویه، آب انبار و مسجد مصلّی است که شهر نیک آباد واقع است. این مسجد از آغاز تا به حال مورد عنایت و رفت و آمد مردم آن منطقه بوده و در این سالهای اخیر نیز با همّت آیتالله حاج شیخ حسن صانعی(دامت برکاته) مورد مرمّت و بازسازی اساسی قرار گرفته است.
مادر
مادر آیتالله صانعی نیز شهربانو نام داشت که خود، زنی پاکدامن و متدیّن بود و در حفظ حجاب، اهتمام ویژهای داشت. شهربانو از زنان نیکوکار و شایسته بود که آقا شیخ محمد علی را در کمک رسانی و یاری مستمندان همراهی میکرد.
همسر
آیتالله صانعی در نیمه دوم مهرماه سال 1343 و در 27 سالگی با نوه دختری عمه خود ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو پسر و یک دختر بوده است.
آیتالله صانعی در بخشی از خاطرات خود از همکاری و فداکاریهای همسرش در سالهای آغازین زندگی مشترکشان میگوید: «... پس از آن که با نوه عمهام ازدواج کردم او را به قم آورده و در محله خاکفرج نزدیک بیمارستان آیتالله گلپایگانی خانه کوچکِ یک اطاقه اجاره نمودم. از جمله وسایل زندگیمان یک چراغ نفتی کوچک بود که هم گرم میشدیم و هم با آن غذا میپختیم. من مطالعه میکردم و همسرم گیوه میبافت. چون هر ماه 45 تومان کرایه خانه میدادیم، همسرم روزی سه جفت گیوه تهیه میکرد که 15 ریال میشد. پس از چند سال از این محل به محله باغ قلعه نزدیک تکیه ملا محمود نقل مکان کردیم و در آنجا مستاجر شدیم. بعد از آن، مدت ده سال هم در کوچه ارک مستاجر آیتالله آقا سید احمد زنجانی بودیم. در این سالها بود که در ا یّام تبلیغی به تهران و اطراف آن میرفتم و پایم به تهران باز شد...».(2)
بانوی فداکار و صبور، حاجیه خانم شفیعی، پس از عمری تحمل سختیها و ناملایمات در بهمن 1390 شمسی دار فانی را وداع گفت و در قبرستان «بهشت معصومه قم» به خاک سپرده شد.
دوران تحصیل
یوسف تحت توجّه و تربیت پدر در نُه سالگی خواندن و نوشتن را نزد او فرا گرفت. تحصیلات خود را در مکتب خانه آغاز کرد و به آموختن قرآن و کتابهای متداول آن روزگار پرداخت. برخی از درسهای مقدماتی را نیز نزد پدرش آموخت. او در سال 1326 شمسی چند صباحی پس از وفات مادر با تشویق و ترغیب و همراهی پدر و برادر بزرگش برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت. در مدرسه علمیه کاسهگران حجره گرفت و مشغول درس و بحث شد. آغاز تحصیل او در حوزه زمانی بود که جامعه به دلیل دسیسههای رژیم پهلوی، به حوزه علمیه روی خوش نشان نمیداد و طلاب علوم دینی، جایگاه شایانی در جامعه نداشتند. علاوه بر این، حوزههای علمیه نیز در بعد اقتصادی و مالی، وضعیت خوبی نداشتند.
تحصیل در اصفهان
وی در اصفهان، درسهای مقدمات را فرا گرفت. قسمت عمدهای از کتب و متون درسی ادبیات رایج (مقدمات، سیوطی، مغنی و...) را نزد استادان وقت در حوزه علمیه اصفهان، حجج اسلام آقایان؛ سید علی سدهی، سیدجواد ابطحی سدهی، حاج شیخ اسدالله نجفآبادی، سید علی رفیعی پور علویجه، سید ابوالفضل رفیعیپور علویجه و نزد شیخ حیدر علی محقّق شرایع را خواند و از محضر حضرات؛ سیدحسین دُرچهای، شیخ محمدعلی (معلّم) حبیبآبادی، شیخ عباسعلی ادیب حبیبآبادی نیز بهرهمند گردید.
تحصیل در قم
آیتالله صانعی پس از قریب به چهار سال تحصیل در حوزه اصفهان، در سال1330 شمسی به قم مهاجرت کرد. در مدرسه آقا سید صادق واقع در محله گذر قلعه و در یکی از حجرات آن که چند طلبه دیگر نیز سکونت داشتند با آنان هم حجره گردید و با جدّیت به تحصیلات خود ادامه داد.
در قم نیز سطوح عالی حوزه را نزد اساتید برجسته آن زمان همچون آیتالله آقا موسی صدر، آیتالله اعتمادی، آیتالله ستوده، آیتالله جبل عاملی، آیتالله سلطانی طباطبایی، آیتالله فکور، آیتالله منتظری، آیتالله مجاهدی و... فرا گرفت. تلاش و جدّیت وی سبب شد که دوره سطح را در قم چهار ساله به پایان برساند. با پایان یافتن دوره سطح، درحالی که هجده سال بیش نداشت، در سال 1334 برای ارتقا به دروس خارج فقه و اصول؛ در امتحانات حوزه، رتبه اوّل را احراز نموده و مورد تشویق مرجع بزرگ وقت؛ آیتالله العظمی بروجردی، قرار گرفت.
پس از آن به درس خارج استادان حوزه علمیه قم رفت؛ مدتی در حلقه دروس خارج فقه و اصول آیات عظام؛ سید محمد محقّق داماد، شیخ عباسعلی شاهرودی، شیخ محمدعلی اراکی، شیخ محمد فکور یزدی و حدود یک سال هم در درس خارج فقه آیتالله بروجردی حاضر شد و از جلسات درس و بحث آنان استفاده کرد.
حضور در درس حضرت امام(س)
در اثنای این دروس به پیشنهاد برخی از دوستان و آشنایان به حلقه درس خارج فقه و اصول حضرت امام خمینی(سلامالله علیه) وارد شد. آیتالله صانعی با حضور در درس و بحث خارج امام، گمشده خود را که هم پاسخگوی عطش علمی و هم روحیه انقلابیاش بود در وجود امام و حلقه درس و شاگردان او یافت و از آن پس تا سال 1342 شمسی که امام(سلامالله علیه) در قم حضور داشت و تدریس میکرد، به طور مستمر و در هر فرصت مغتنم از انفاس قدسی و دانش وسیع فقهی و اصولی آن فقیه کم نظیر، بهره برد.
آیتالله صانعی پیرامون مباحثی که در خدمت حضرت امام تلمّذ نموده چنین میگوید: «... من در اوایل سنه 1335 در مسجد سلماسی رسماً به درس امام رفتم. قبل از این سنه به صورت شکسته، بسته میرفتیم، ولی از سنه 1335 درس امام را مرتّب تا زمانی که در قم تشریف داشتند حضور پیدا میکردم... تقریباً اگر بخواهیم طبقه بندی کنیم شاگردان حضرت امام را، ما دوره سوم یا طبقه سوم شاگردان امام بودیم که تا آخر خدمت ایشان ماندیم... ما از بحث خارج تیمّم خدمت امام رفتیم. خارج تیمّم بر محور کتاب شرایع بود. بعد هم بحث نجاسات و طهارات تا آخر. چند سال آن بحثها را فرمود، بعد هم بحث خارج مکاسب محرّمه، همان بحثهای مکاسب محرّمه که به قلم خود امام چاپ شده است. بعدش هم بحث بیع تا بیع فضولی که در قم فرمودهاند و سپس ادامه آن را در نجف دنبال کردند.
خارج اصول امام هم، یک دوره از بحث برائت تا آخر تعادل و تراجیح و دوره دوم هم از اول مباحث الفاظ تا مبحث اجتهاد و احتیاط؛ یعنی یک دوره کامل اصول و یک نیم دوره را خدمت امام شاگردی کردیم. بعد رسید به سنه 1342 و امام دیگر درسشان را تعطیل فرمودند و قضایای نهضت که پیش آمد. مباحث فقهی و اصولی، هر دوی آن را مفصّل نوشتم».(3)
محصول حضورِ مداومِ بیش از هفت سال در درس فقه و اصولِ امام خمینی، نوشتن بیش از 6 هزار صفحه از تقریرات به زبان عربی بوده که هماکنون چهار مجلّد اصول آن چاپ شده و انشاءالله تقریرات فقه آن نیز در آینده نزدیک منتشر خواهد شد.
با اینکه این دوران بین سالهای 1334 تا 1342 شمسی بوده است، لیکن وقتی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و امام به کشور برگشتند، این مسائل در خاطرشان بوده و عنایت فرمودند و آن جریان را در تاریخ 19/10/1361 با جملات ذیل اینگونه بیان نمودند: «من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. این آقای صانعی، وقتی که سالهای طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف میآوردند، ایشان بالخصوص میآمدند با من بحث میکردند و من حظّ میبردم از معلومات ایشان، و ایشان یک نفر آدم برجستهای بین روحانیون است و یک مرد عالمی است». (صحیفه امام، ج 17، ص 231)
تدریس
آیتالله صانعى، در طول سالیان متمادى، علاوه بر فعّالیتهاى گوناگون دیگر، اهتمام فراوانی به تدریس داشتند. این جدّیت از همان دروه تحصیل و حضور در دروس حضرت امام آغاز شده بود، به طورى که معظّم له نقل میکردند، یکی از این جلسات درس ایشان، قبل از شروع درس حضرت امام بوده که با شروع درس امام خاتمه مییافت و آیتالله بلافاصله در جلسه درس حضرت امام حضور پیدا میکردند. حتی هم زمان با یک دوره هیجده ساله تبلیغ که هر هفته از قم به تهران مسافرت مىکردند، روزانه، سه جلسه تدریس در قم داشتند
آیتالله صانعى، اغلب کتابهاى دوره مقدّمات و سطح را تدریس کردند. علاوه بر آن، علاقه و تبحّر ایشان در تدریس از یک سو، و درخواست طلاّب از سوى دیگر، موجب شده تا برخى از کتابها را به دفعات متعدد تدریس کنند، به طورى که کتاب کفایت الاصول را پانزده دوره تدریس نمودند.
استاد فرزانه بعد از سالها تدریسِ کتب دوره سطح عالی حوزه، در سال 1352 تدریس دوره خارجِ اصول را در مدرسه علمیه حقّانى شروع کردند و پس از 22 سال و در سال 1373 تدریس آن را به پایان رساندند.
در سال 1354 نیز دوره خارج فقه را با کتاب زکات برای طلاب و فضلای مدرسه حقانی و دیگران آغاز نمود که قریب به دو سال و نیم ادامه داشت و مباحث آن توسط چند تن از شاگردان تقریر گردید.
آشنایى حضرت آیتالله صانعى با مبانى اصولى و فقهى حضرت امام خمینى(س) ویژگى خاصّى به درس خارج ایشان در حوزه داده، از دیر زمان ایشان را پرچمدار مبانی و مکتب فقهی و سیاسی حضرت امام قرار داده است.
حضرت استاد قریب به پنجاه سال به تدریس درس خارج فقه و اصول مشغول بودند و محور درس خارج فقه خود را «تحریرالوسیله» حضرت امام خمینى قرار داده و همواره، علاوه بر تشریح و ارزیابى دیگر مبانى فقهى، عنایت ویژه اى به بررسى مبانى حضرت امام(س) داشتهاند.
نواندیشی، تیزبینی، ژرفنگری و نگاه نقّادانه معظّمله، همراه با تعظیم و تکریم بسیار نسبت به سَلَف صالح و شیوه فقهى و متد اجتهادی حوزه، و نیز دیدگاهها و مبانى متین و راهگشاى حضرت استاد (ره) براى صدها طلبه و روحانى فاضلى که در درس ایشان حضور مىیافتند، نکات ارزنده و راهگشایى را بویژه در حلّ معضلات جامعه انسانی و اسلامی و ارائه تصویرى روشن از فقه به همراه داشت.
دیدگاههاى فقهی و علمی روشن، منطقى و توجّه به واقعیّات جامعه و عرف، همراه با اِشراف لازم بر سلوکهاى پذیرفته شده در فقه، دقّتهاى ارزشمند در قرآن کریم و بویژه آیاتالاحکام، فقهالحدیث و عنایت خاص به ارزیابى صحّت و سقم اسناد روایات و توجّه خاص به آراى فقهاى اصحاب، ازجمله ویژگیهاى درس ایشان بود.
حضرت استاد در طول این سالیان موفّق به تدریس کتابهای زکات، خمس، قضا، حج، حدود و دیات، نکاح، طلاق، ارث، اطعمه و اشربه، قصاص، مکاسب، بیع، شهادات، وقف، حجر، صلات مسافر، منجّزات مریض، تقیّه، شرکت، حقوق الزوجین، عنصر زمان و مکان در اجتهاد، مانعیت کفر از ارث، خبر واحد و...، و همچنین مسائل مستحدثه مانند: بیمه، ضمان، حکم تقطیع میت، بانکها، ودایع بانک، ربا، حیل باب ربا و... شده و آنها را یکی پس از دیگری تدریس کردند.
جمع کثیری از طلاب و فضلای حوزه که توانستند در دوران قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از مباحث دروس خارج فقه و اصول ایشان استفاده کنند اینک جزو محقّقان و پژوهشگران ارزنده حوزههای علمیه میباشند. برخی از آنان مجتهد مسلّم و صاحب کرسی تدریس دروس خارج و برخی دیگر نیز در حدّ اجتهاد بوده و در حوزهها به تدریس دورههای سطح و تدریس در دانشگاهها اشتغال دارند و بسیاری هم در نهادهای مختلف نظام جمهوری اسلامی و مسئولیتهای مهم انجام وظیفه میکنند.
توصیه استاد معظّم به شاگردان و فضلاى حوزه در پذیرفتن مسئولیتهاى مهم انقلاب و نظام، و نیز عنایت به حرکت فقهى، اخلاقى و انقلابى حوزه، باعث شده است تا شاگردان، به مناسبتهاى مختلف، افزون بر توشههاى ارزشمند فقهى، اصولى و رجالى، خود را فراروى مسئولیتهاى عظیم اجتماعى و سیاسى ببینند.
انس آیتالله با مردم، شناخت دقیق روابط اجتماعى و عرف، آگاهى از نیازهاى اجتماعى و واقعیّات روز، درک عمیق مبانى جامع و مُتقن امام راحل(س)، در کنار حفظ اکید موازین و چارچوبهاى فقهى و اهتمام به ادلّه متقن شرعى، علاوه بر دستاوردهاى ارزشمندى که در مقام افتا دارد، افقهاى تازهاى را به روى شاگردان گشوده و این احساس را در آنان تقویت کرده که فقه استوار شیعه، بر چه مبانى روشن و مستحکمى تکیه دارد و همواره زنده و راهگشاست؛ چنانکه تشویق مستمر شاگردان خوش استعداد توسط ایشان، سبب دل گرمى و شکوفایى استعداد آنان گردیده است.
فعّالیتها و مبارزات سیاسی
آیتالله صانعی خدمات، فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی بسیاری در جامعه ایران داشته است. او که همزمان با شرکت در درس فقه و اصول امام خمینی، اصول نهضت و مبارزه بر ضد طاغوت را میآموخت، در زمان رژیم شاه، بارها و بارها به افشای ماهیت خاندان پهلوی و استعمارگران شرق و غرب پرداخت. از مهمترین گروههای فعال در حوزه علمیه قم در آن سالها، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. اعضای این نهاد، در جلسههای گوناگون، ضمن بررسی وضعیت جامعه، به مناسبتهای مختلف، اعلامیهها و بیانیههای بسیاری بر ضد رژیم شاه صادر میکردند. آیتالله صانعی در آن جلسهها حضور مستمر داشت و نام و امضای او در بسیاری از آن اعلامیهها به چشم میخورد.
همچنین ایشان در طول سالیان تحصیل و تدریس، بارها به مناطق گوناگون کشور سفر کرده و به تبلیغ معارف اهلبیت پرداخته است. همچنین از سال 1340 تا 1357 به طور مستمر، هر هفته از قم به تهران سفر میکرده و در مساجد، منازل و کانونهای فرهنگی مختلف این شهر، جلسات سخنرانی برپا میکرده است. در واقع اغلب مبارزات سیاسى و فعّالیتهاى انقلابى ایشان قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، تلاش در قالب فرهنگى و تبلیغاتى بوده است. این تلاشهاى ظلم ستیزانه، از طریق تبلیغ، سخنرانى، حضور در تظاهرات و راهپیماییها و صدور اعلامیه و بیانیههاى مهم سیاسى انجام مىگرفت. از جمله سخنرانیهای ایشان که آشکارا بر ضد رژیم پهلوی ایراد گردید، میتوان به سخنرانی در رفسنجان اشاره کرد که به احضار و ممنوعیت ایشان از منبر منجر شد؛ اما آیتالله صانعی به افشاگریهای خود ادامه میداد و به همین دلیل، مدتی متواری بود.
همچنین ایشان در سال 1357، درحالی که برای سخنرانی به مسجد جامع بازار تهران میرفت دستگیر شد و همراه امام جماعت مسجد ـ آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی ـ به کلانتری برده شد. در بازداشت، علاوه بر توهینها و آزارهای روحی، متحمل ضربات بدنی بسیاری شد.
براساس آنچه در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب اسلامى منتشر شده است، نام و امضاى آیتالله العظمى صانعى، در ذیل بیش از سى اعلامیه سیاسى و انقلابى به ثبت رسیده است که اولین آن، نامهاى است که پس از انتقال حضرت امام خمینى از ترکیه به نجف اشرف، از سوى علماى قم، خطاب به رهبر کبیر انقلاب نوشته شده است. تاریخ انتشار این نامه مهر ماه 1344 است. همچنین آخرین بیانیهاى که نام و امضاى ایشان و دیگر همراهان انقلاب در ذیل آن مىدرخشد، اعلامیهاى است که در مخالفت با دولت بختیار، در تاریخ 17/10/1357 صادر شد.
البته بدیهى است که تمامى اعلامیههاى آن دوران، در کتاب مزبور نیامده است. مهمترین بیانیه شدیداللحن علماى قم در قبل از انقلاب، درباره «خلع ید شاه از حکومت» است که به تایید جمعى از فضلا و مدرّسان حوزه علمیه قم رسیده است و نام و امضاى آیتالله صانعى نیز در ذیل آن به چشم مىخورد. این اعلامیه نقطه عطفی در مبارزات حوزه علمیه بر ضد شاه محسوب میشود.
اعلامیه تاریخی مذکور، همچون سایر بیانیههاى سیاسى آن دوران، بسیار حسّاس، خطرناک و به گونهاى بود که تنها انقلابیان واقعى و یاوران شجاع حضرت امام خمینى، جسارت امضاى آن را داشتند؛ چه اینکه صدور بسیارى از آن اعلامیهها، از دیدگاه حکومت پهلوى، جرمى نابخشودنى و مستوجب اعدام بود. شاید ترس از همین عواقب خطرناک موجب گردید تا امضاى افراد معدودى از علما در ذیل اعلامیه «خلع شاه از حکومت» قرار گیرد.
علاوه، آیتالله صانعى بخشى از تلاش سیاسى خود را در خنثی کردن توطئه خدشهدار کردن مرجعیّت امام خمینى در دروران حکومت پهلوى قرار داده و در جهت تثبیت مرجعیّت حضرت امام، همراه با جمعى از علما و فضلاى حوزههاى علمیه، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران؛ فعالیتهای سیاسی آیتالله صانعی، همچنان ادامه داشت. ایشان در مسئولیتهای اجرایی گوناگونی نقش ایفا کرد که برخی از آنها به شرح ذیل است.
1. عضو شورای نگهبان با حکم امام خمینی از تاریخ (1/12/1358 ـ 19/10/1361)؛
2. دادستانی کل کشور با حکم امام خمینی از تاریخ (19/10/1361 ـ 18/4/1364)؛
3. نمایندگی امام در شورای بازسازی مناطق جنگی؛
4. امامت جمعه قم با حکم امام خمینی؛
5. عضو مجلس خبرگان رهبری در دوره اول به نمایندگی از تهران به عنوان نفر دوم؛
6. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم امام خمینی.
سرانجام این عالم دینی و مرجع عالیقدر در روز شنبه بیست و دوم شهریور 1399، مطابق با بیست و سوم محرمالحرام 1442، پس از عمری تلاش بیوقفه در جهت تحصیل علم و تقوا، در 83 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در جوار رحمت الهی آرمید. (عاش سعیداً و مات سعیداً)
ـــــــــــــــــــــ
1. خاطرات شفاهی آیتالله العظمی صانعی.
2. خاطرات شفاهی آیتالله العظمی صانعی.
3. مصاحبه با آیتالله العظمی صانعی.
*امام خمینی: من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. این آقای صانعی، وقتی که سالهای طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف میآوردند، ایشان بالخصوص میآمدند با من بحث میکردند و من حظّ میبردم از معلومات ایشان
*دیدگاههاى فقهی و علمی روشن، منطقى و توجّه به واقعیّات جامعه و عرف، همراه با اِشراف لازم بر سلوکهاى پذیرفته شده در فقه، دقّتهاى ارزشمند در قرآن کریم و بویژه آیاتالاحکام و فقهالحدیث از جمله ویژگیهاى درس ایشان بود
*براساس آنچه در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب اسلامى منتشر شده است، نام و امضاى آیتاللهالعظمى صانعى، در ذیل بیش از سى اعلامیه سیاسى و انقلابى به ثبت رسیده است