موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13215
خاطرات آيت‌الله هاشمي رفسنجاني از مبارزه امام خميني عليه کاپيتولاسيون

شجاعت امام خميني در مقابله با قانون استعماري کاپيتولاسيون

 

اشاره

 امروز چهارم آبان ماه مصادف با سالروز احياي قانون کاپيتولاسيون در ايران توسط رژيم منحوس پهلوي است. اين قانون که از دستگاه قضايي ايران در برابر جنايات و خيانت‌هاي بيگانگان از جمله آمريکائيان سلب اختيار مي‌کرد و بزرگترين ضربه را بر پيکر استقلال کشور وارد مي‌آورد، با اعتراض، مخالفت، سخنراني شجاعانه و تاريخي حضرت امام خميني مواجه گرديد. آنچه در ادامه مطالعه مي‌فرمائيد خاطراتي از آيت‌الله هاشمي رفسنجاني درباره لايحه ننگين کاپيتولاسيون و فريادهاي بيدارگرانه حضرت امام خميني عليه اين قانون استعماري مي‌باشد.

***

... آبان زمان و ظرف حوادث مهم شده. اولين حادثه‌اش تبعيد امام است در آن روز در 13 آبان سال 1343 دو سال بعد از شروع مبارزات روحانيت و مردم متدين ايران به رهبري امام. شما يادتان هست حتما فراموش نکرده‌ايد ولي حيف است که در خطبه نمازجمعه اشاره‌اي به اين جريان نشود. من چون خودم از نزديک در ميدان با اين جريان بودم مي‌توانم گواه مطلعي باشم براي شما. مسئله کاپيتولاسيون بود که امام را تبعيد کردند. خيلي تاريخ زشتي دارد. کاپيتولاسيون قبلا هم بوده مجلس شوراي ملي آن را ملغي کرده بود. وقتي آمريکايي‌ها بعد از ضعف انگليس در منطقه قدرت استعماري اول شدند در منطقه و ايران پايگاه اصلي‌شان قرار گرفت و ايران را خانه امنشان و پل حرکتشان قرار داده هزاران مستشار و نيروهاي ويژه در اينجا داشتند حکومت شاه را در اختيار داشتند و اداره مي‌کردند و ارتش را پليس را نفت را سازمان برنامه را و همه‌چيز را تقريبا در کنترل و اداره داشتند. اينها ديدند با اين وسعتي که آمريکائيها در ايران هستند نياز به يک امنيت جدي دارند با اينکه حکومت هم دست خودشان بود. اگر کساني از شما در آن زمان بوديد به طرف شمال شرق تهران که مي‌رفتيم از دروس تا لويزان هرجا مي‌رفتيم خانه‌هاي آمريکائيها بود. مستشاران بودند. جاهاي ديگر هم پخش بودند. آمريکائيها براي تامين امنيت‌شان از دولت ايران خواستند کاپيتولاسيون را احيا کند. کاپيتولاسيون قضاوت کنسولي است. يعني اگر يک آمريکايي در ايران جرمي مرتکب شد دادگاههاي ايران حق محاکمه او را نداشته باشند و اين بايد در يک دادگاه آمريکايي محاکمه شود. يا در همين جا و در سفارتشان و يا در آمريکا محاکمه شود. يک برگ سبز و چراغ سبزي در اختيار آمريکايي‌ها مي‌گذاشت که در ايران هر جنايتي را بخواهند مرتکب بشوند و کار ننگي بود که مجلس شوراي ملي و مجلس سنا به دستور شخص شاه انجام دادند.

خبر اين از درون مجلس درز کرد. جامعه نمي‌دانست اين تصويب شده است. من از دوستاني که در تهران داشتم مطلع شدم. رفتم خدمت امام ماجرا را خدمتشان گفتم. همان موقع بود که آمريکائيها 200 ميليون دلار هم به ايران وام دادند در ازاي قانون کاپيتولاسيون. امام به خود من ماموريت دادند و گفتند برو تهران حقيقت قضيه را در بياور که ما اگر حرفي مي‌زنيم حرفمان محکم باشد. حرف بي‌پايه نزنيم. آمدم اينجا از طريق واعظ دانشمند حقيقتا مفيد و مؤثر جناب آقاي مرحوم فلسفي راهي باز کرديم از طريق ايشان به بيت آيت‌الله بهبهاني. فرزند آيت‌الله بهبهاني و بستگان ايشان در مجلس سنا و مجلس شوراي ملي بودند. و همچنين از طريق مرحوم آقاي توليت، توليت آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) در قم که ايشان هم دوستاني در مجلس داشتند متن مذاکرات مجلس سنا و مجلس شوراي ملي را پيدا کرديم. متن کنوانسيون وين را که مبناي کارشان بود پيدا کرديم بردم خدمت امام. امام وقتي خواندند من بودم در حضورشان دست گذاشتند روي زانويشان و حالت خشم در چهره شريف‌شان پيدا شد. فرمودند: نمي‌شود در مقابل اين جنايت بزرگ که ملت ما را فروخته‌اند سکوت کرد.

اقدامات شديدي کردند بيانيه بسيار بسيار صريحي دادند. تعبيرات بسيار بسيار موهني براي آمريکا و شخص شاه در آن بيانيه بود ما که اين تعبيرات را ديديم مطمئن بوديم که اينها عکس‌العمل نشان مي‌دهند. يکي از جملاتشان اين بود اگر شاه ايران يک سگ آمريکايي را زير بگيرد محاکمه‌اش مي‌توانند بکنند ولي اگر يک آمريکايي شاه ايران را در رانندگي زير بگيرد او قابل محاکمه نيست. مقايسه شده بود شاه با سگ در دو جمله جداگانه. بسيار موهن بود. اعلاميه پخش شد و ايشان اطلاع دادند که من يک سخنراني بايد بکنم. من اين قسمت بعدي را خودم از امام نشنيدم ولي شايع بود آن زمان که شاه کسي را فرستاده به قم و گفته که خيلي خوب به ما اهانت کرديد ما ممکن است بگذريم اما اگر به آمريکا اهانت کنيد بايد منتظر حوادث تلخي باشيد چون ما کاري از دستمان ساخته نيست. شايد اين مضمون بود که خيلي‌ها در آن موقع شنيده باشند. امام کار خودشان را کردند و 13 آبان امام را از ايران تبعيد کردند. تبعيد امام از ايران به ترکيه در يک شهر دور افتاده باستاني به نام «بورسا» صفحه جديدي در تاريخ مبارزات به وجود آورد. امام از ميان ما رفته بودند. دست ما از امام کوتاه بود. حوادث هم تند و سخت بود. ارتباط با امام غير مقدور بود جز چند ماه يک بار به اسم خانواده کسي مي‌رفت آنجا و احوال امام را مي‌پرسيد فرزند ايشان آيت‌الله حاج آقا مصطفي بعد از تبعيد ايشان خواست کار امام را ادامه دهد در بيت‌شان نشست و اقداماتي هم کرد اما فورا ايشان را هم بازداشت کردند و بعد از مدتي بازداشت ايشان را هم فرستادند ترکيه.

رژيم شاه و آمريکا روي اين مسئله ايستادند. همين باعث شد به تدريج خشم ملت ايران از رژيم شاه و آمريکا به خاطر دور شدن از رهبرشان روز به روز عميق‌تر شد و هيچ وقت اينها نتوانستند با غيبت امام از صحنه سياسي امام را از قلوب مردم ما دور بکنند و آثارش را 14 سال بعد در انقلاب اسلامي در همين خيابانهاي تهران ديديم که چگونه مردم موفق شدند با الهام از امامشان اين رژيم سفاک و اربابشان آمريکا را با اين صورتي که شما اکثرا شاهد بوديد از ايران بيرون کنند.

روز 13 آبان حرکتي که آمريکا و شاه کردند و خيال کردند براي مدتي راحت مي‌شوند آنجا نقطه شروع نابودي خودشان بود. البته به آساني نمي‌شد آن موقع مبارزات وسيع کرد. رژيم شاه خيلي خشن بود. خيلي مسلح بود. ما هم تشکيلاتي نداشتيم اما آنچه که مي‌توانستيم حوزه‌هاي علميه کاري که مي‌توانست بکند براساس اين حرکت ضدملي و ضداسلامي که شاه مرتکب شد مجلسين ايران مرتکب شده بودند جامعه را بيدار و هشدار کند که چه جنايتي و چه خيانتي مرتکب شدند و چه عزتي از ايران سلب شد و چه قدرتي به استعمارگران در ايران دادند. اين روز از آن به بعد هميشه منشا تاريخ‌هاي جديد شد. تا نزديک پيروزي انقلاب ما در آن روز حادثه مهمي نداشتيم جز برنامه‌هايي که طلبه‌ها و مريدهاي امام نيروهاي مبارز در سالگرد تبعيد امام ترتيب مي‌داديم سخنراني مي‌کرديم اعلاميه پخش مي‌کرديم. از اين نوع کارها. ولي در ماههاي آخر عمر رژيم پهلوي اين بار دانش‌آموزان ما اين حادثه مهم را در تاريخ ايران ثبت کردند که امروز هم ما جمعي از اين دانش‌آموزان عزيز را در مراسم نمازجمعه داريم که به ياد شهدايي که به انقلاب اينها تسليم کرده‌اند به اينجا آمدند. آن روز باز هم 13 آبان دانش‌آموزان در اعتراض به رژيم شاه و در اعتراض به بسياري از مسائل آمدند در همين دانشگاه تهران و در همين برنامه تظاهرات و اعتراضات داشتند و پلاکاردهايي دستشان گرفته بودند که جنايات شاه را اعلان مي‌کرد...

بخشي از خطبه دوم نمازجمعه 11 آبان 1386

 

*آيت‌الله هاشمي رفسنجاني: حضرت امام به من ماموريت دادند که از قم به تهران بروم و در اصل قضيه «کاپيتولاسيون» تحقيق کنم و به اطلاع ايشان برسانم

*آيت‌الله هاشمي رفسنجاني: حضرت امام پس از مطالعه دقيق نتيجه تحقيق و گزارش من درباره کاپيتولاسيون، دست گذاشتند روي زانويشان و حالت خشم در چهره شريفشان پيدا شد و فرمودند: نمي‌شود در مقابل اين جنايت بزرگ که ملت ما را فروخته‌اند سکوت کرد

*يکي از جملات حضرت امام در سخنراني شجاعانه و پرشور و تاريخي عليه کاپيتولاسيون اين بود که فرمودند: اگر شاه ايران يک سگ آمريکايي را در ايران زير بگيرد آمريکائي‌ها مي‌توانند محاکمه‌اش بکنند، ولي اگر يک آمريکايي شاه ايران را در رانندگي زير بگيرد، او قابل محاکمه نيست!

*شایع بود که شاه گفته بود به ما اهانت کردید ما ممکن است بگذریم اما اگر به آمریکا اهانت کنید باید منتظر حوادث تلخی باشید چون کاری از دست ما ساخته نیست. امام کار خودشان را کردند و در ۱۳ آبان به دستور آمریکا به ترکیه تبعید شدند