۱۳
مرداد
۱۳۹۹
صفحه خبر: بسمالله الرحمن الرحیم
بازداشت سرکرده گروهک تروریستی «تُندر»، که در خارج از کشور زندگی و فعالیت میکرد، توسط وزارت اطلاعات، نمایش بخشی از قدرت اطلاعاتی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی است. این قدرتنمائی را نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان قبلاً نیز بارها نشان داده بودند و در آینده نیز در زمان مقتضی نشان خواهند داد.
این قدرتنمائی اطلاعاتی – امنیتی را بهانه قرار میدهیم برای ابراز چند واقعیت که قرار گرفتن آنها در کنار همدیگر میتواند «طرح راهبردی پشتوانه نظام» که تضمینکننده تداوم حیات عزتمندانه نظام جمهوری اسلامی است را شکل بدهد.
واقعیت اول اینست که نظام جمهوری اسلامی در زمینههای علمی، صنعتی، پزشکی، هستهای و دفاعی پیشرفتهای چشمگیری کرده است. قدرت اطلاعاتی و امنیتی نیز یکی از همین پیشرفتهاست که توانسته کشور ما را به کشور پیشگام در مبارزه علیه تروریسم تبدیل کند. این واقعیت، که در مبارزه علیه داعش و سایر گروههای تروریستی منطقه جلوه بارزی داشته و سردار شهید قاسم سلیمانی نماد پرافتخار آنست، توانسته علاوه بر تامین امنیت منطقه، نقاب از چهره مدعیان اروپائی و آمریکائی مبارزه با تروریسم بردارد و به جهانیان نشان دهد که این مدعیان، خود بزرگترین حامیان تروریسم بلکه بانیان اصلی آن هستند. اعتراف دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به اینکه شخصاً دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را صادر کرده، سند روشنی است که نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا در راس تروریسم دولتی جهان قرار دارد. وجود فرزند نامشروع آمریکا در منطقه که در چهرهِ رژیم غاصب صهیونیستی جلوه کرده، نمونه دیگر تروریسم دولتی است.
واقعیت دوم اینست که مخالفان نظام جمهوری اسلامی که در اروپا و آمریکا با ابزارهائی از قبیل شبکههای رادیوتلویزیونی، اقدامات براندازانه، کارهای جاسوسی و تهاجم فرهنگی مشغول فعالیتهای ضدانقلابی هستند، راه به جائی نخواهند برد. جان کلام درباره این جماعت همانست که امام خمینی در دهه 60 گفتند اینها یک مشت کلاش هستند که با فریب دادن سران دولتهای غربی از آنها اخاذی میکنند تا روزگار بگذرانند. این سالها نیز سالهای خزان عمر آنهاست و یکی بعد از دیگری با کولهباری از خیانت و جنایت به زیر خاک میروند و یا گرفتار چنگال عدالت میشوند و همچون سرکرده گروهک تروریستی «تُندر» همه چیز خود را میبازند.
واقعیت سوم، تحلیلهای روشنفکرمآبانه عدهای در خارج و همنوائی عدهای دیگر در داخل با آنهاست که نظام جمهوری اسلامی را درحال زوال جلوه میدهند. خواندن این تحلیلها و شنیدن سخنان این افراد تداعیکننده تحلیلهای شبهروشنفکران زمان رژیم پهلوی است که در پاتوقهای بالای شهر مینشستند و با تکیه بر اصطلاحات به سوغات آمده از غرب هرچه میخواستند میبافتند و هیچیک از آنها کمترین نسبتی با توده مردم نداشتند. این روزها در حسرت اظهارنظر واقعبینانهای که خالی از دادههای غربی باشد و با آنچه در جامعه میگذرد نسبتی داشته باشد بسر میبریم ولی چه فراوان مواجه میشویم با تحلیلهای بیمایهای که فقط رنگ و لعاب روشنفکرمآبانه دارند و از واقعیت خالی هستند.
و چهارمین واقعیت اینکه اقشار ضعیف مردم در جامعه ما که پشتوانه اصلی نظام جمهوری اسلامی هستند، متاسفانه بهرهای از پیشرفتها و اقتدارها در سفره خود نمیبینند. دشمن، به تضعیف پشتوانه نظام امید دارد و تمام تلاشهای تبلیغاتی، اقتصادی، تهاجم فرهنگی و تروریستی در داخل ایران را با هدف جدا کردن مردم از نظام انجام میدهد. درست به همین دلیل است که مسئولان نظام باید تمام توان و امکانات خود را برای تامین معیشت و رفاه مردم بکار بگیرند و نقشه دشمن را که میخواهد پشتوانه مردمی را از نظام بگیرد، نقش بر آب کنند. هم دشمن میداند و هم خودمان میدانیم که اقتدارهای علمی و صنعتی و پزشکی و هستهای و دفاعی و اطلاعاتی و امنیتی فقط وقتی بکار میآیند که پشتوانه مردمی نظام آسیب نبیند و مردم در رفاه باشند. طرح راهبردی دشمن اینست که نظام را از پشتوانه مردمی محروم کند و مسئولان نظام برای خنثی کردن این توطئه، باید «طرح راهبردی پشتوانه نظام» را با دقت و وسواس به مرحله عمل برسانند. کوتاهی در اجرائی کردن این طرح، فرصت دادن به دشمن است.